این هم خیانت است

خوب است اما دیر: حامد کرزی در واپسین گفته هایش ابراز نمود که از پنج ماه بدینسو می دانسته است بالگردهای خارجی، نیروهای مخالف دولت را در استان های سمنگان، کندز و بغلان پیاده کرده اند. آقای کرزی شاید از سال ها پیش می دانست که نیروهای خارجی، چی اهدافی را در کشور دنبال می کنند. اما حقیقت این است، او از چهره ی امریکایی اش مایوس به نظر می رسد، می خواهد چون گرگ در پوست بره با یک چهره ی ملی پنج سال دیگر را هم بر "گرده های" مردم ما حکومت کند. يك رييس جمهور با شرف و رسالت مند، اعمال اشغالگرانه ي كشور هاي متجاوز را افشا مي سازد، و برعليه آن ها مي ايستد، و يا هم استعفا مي دهد. در چند ماه اخیر دروازه هاي انتقاد از روي بسياري پنهان كاري ها باز شده است. شماري از نماينده هاي شوراي ملي و كارشناسان سياسي در واپسين گفتارها و نوشتارهاي شان صريحن گفته اند، كه نيروهاي خارجي در نا امن سازي شمال دست داشته، و اين نيروها براي بقا شان در افغانستان نياز به نا امن سازي كشور دارند.

بحث ديگر در رابطه به نيروهاي خارجي اين است كه، نيروهاي خارجي اهداف درازمدتي را در جامعه ما دنبال مي نمايند، و مي خواهند از اين طريق دامنه ي بحران را به آسياي ميانه كشيده و آن را مديريت كنند. به باور اين نمايندگان و كارشناسان سياسي نيروهاي خارجي از این طریق مي توانند، نخست حريف ديرينه ي شان روسيه و چين را به محاصره و بحران بكشند. دوم پايگاه سازي در آسيا (ایران، تاجكستان،...) نمايند؛ و سوم از منابع طبيعي اين منطقه به ويژه نفت آن استفاده كنند.

ادامه ي اين چنين افشاكاري ها و انتقادهاي بنيادي در نسبت با مسايل كلان كشور، اميد وار كننده است. اما پرسش اين است كه چرا چنين پرده برداري ها و تحليل هاي اساسي را سال ها پيش ارايه نكردند؟ ما فكر مي كنيم كه اين روشنفكر نماهاي محافظه كار هميشه "اين گونه" به تكليف ملي و انساني شان عمل نمي کنند؛ بل حرف را آن گاه و آن گونه مي زنند كه مطابق اوضاع زمانه باشد، تا خطر نكنند.

نا امني ها در شمال از جهت هاي متفاوت و با اهداف گونه گون رهبري مي گردد. اول از سوي نيروهاي اشغالگر به ويژه امريكا براي گسترش بحران در كشور و منطقه. دوم توسط برنامه ها و فكر حلقه ي فاشیستی حاكم در درون دولت، که جز براي منافع قوم گرایانه ی خود و سركوب ديگر اقوام به چيز ديگر نمي انديشند. به قول استاندار بلخ: "مي خواهند كه جنگ و بحران را مساويانه در تمام كشور تقسيم نمايند. تا جايي كه به ده ها فرمانده سابق حزب اسلامي جنگ افزار مي دهند. بنام اربكي، كسان خود را در شمال براي بحران سازي مسلح مي نمايند، و حتا موترسايكل ها براي انتحار مي فرستند".

يك جامعه ي در حال گذار و پيشرو نياز به نهادينه كردن ارزش هاي جديد دارد. در جوامع دموكراتيك انتخابات شفاف يك اصل بنيادي، در كنار رقابت آزاد احزاب و وجود آزادي هاي مدني و حقوقي شمرده مي شود. در واقع سرنوشت نظام هاي مردم سالار بستگي به اعتماد مردم نسبت به راي شان و شفافيت كارگزاران دارد. متاسفانه باز يك بار ديگر، گرگ هاي خون خوار تاريخ مردم ما، به همه وعده هاي خود و آرزو هاي مردم پشت كردند، تا به سلطه و استبداد شان ادامه دهند. معلوم است كه بيشترين تقلب از سوي مسوولين دولتي به سود آقاي كرزي صورت گرفته است. ولي حالا معلوم گرديد كه دست پاك نماي سازمان ملل هم در اين تقلب ها دخيل است. یعنی بازي نمودن با همه قرباني دادن ها و سرنوشت مردم ما تنها از سوي كارگزاران ملي نيست، كه بين المللي هم است. پیترگالبرایت معاون برکنار شده ی یوناما در امور افغانستان می گوید: زمانی که اسناد زیادی در رابطه به وجود تقلب در انتخابات دریافت کرده بودم، بان کی مون برایم گفت که: "با رسانه ها صحبت نکن"، و پس از آن مرا برکنار کرد. این است راهبرد سازمان به اصطلاح ملل که معلوم می گردد تحت تاثیر نیروهای مداخله گر است. بارها گفته ايم و باز هم تكرار می کنیم كه اين كشور در وضعيت استعمار به سرمي برد. بحث ما این است که انتخابات شفاف تنها در یک کشور مستقل امکان پذیر است. وضعیت استعماری به گونه یی است که همیشه می خواهد کشور بومی در حالت بی تعادلی قرار داشته باشد، و مردم استعمار زده احساس کنند که بدون نیروهای خارجی کاری را به پیش برده نمی توانند. هشت سال حضور نيروهای اشغالگر نشان داد كه نه صلح و ثبات را آورده مي توانند و نه نيت آوردن آن را دارند. پس، از امروز باید مبارزه كرد تا فردا كامياب شد، ورنه روز ديگر امروز نخواهد بود.

ما به اين باور هستيم كه:

1- نه القاعده و طالب مي خواهيم، نه اشغالگران امريكايي را.

2- فدراليسم تنها راه حل براي مشاركت فعال سياسي همه شهروندان يك جامعه است.

3- تغيير نام افغانستان به خراسان، شالوده ي تحقق عدالت اجتماعي در جامعه ماست.

4- به رسميت شناختن خط ديورند پايان دادن به دخالت پاكستان، در امور كشور است.

5- با تحميل نمودن هويت "افغان بودن" بر ساير اقوام، نمي توانيد همبستگی ملي بياوريد.